4- تمایلات نفسانى‏

هدف از تحصیل علم این است که به میزان توان، به حقیقت نایل شویم؛ اما دیدگان اندیشه زمانى مى ‏توانند به جمال حقیقت روشن شوند که گَرد و غبار گرایش‏ هاى نفسانى بر چهره آن ننشسته باشد و از اسارت و بردگى وهم و خیال رهیده باشد:

حقیقت سرایى است آراسته‏


هوا و هوس گرد برخاسته‏

نبینى که هر جا که برخاست گرد


نبیند نظر گر چه بیناست مرد[1]




حب و بغض‏ها و جهت‏ گیرى ‏هاى تعصّب ‏آمیز، مسیر تعلیم و تفکّر را منحرف کرده و انسان را از کشف حقیقت و درک درستى یا نادرستى امور باز مى ‏دارد.

چون غرض آمد هنر پوشیده شد


صد حجاب از دل به‏سوى دیده شد[2]




امیرمؤمنان علیه السلام در این‏باره مى ‏فرماید:

هر کس عاشق چیزى مى ‏شود، دیدگانش را کور گردانده و قلبش را رنجور. پس با چشم بیمار مى ‏نگرد و با گوشى که از شنیدن حقیقت ناشنواست، مى‏ شنود. خواهش‏هاى نفسانى پرده‏ هاى عقلش را دریده و دوستى دنیا دلش را میرانده است.[3]

و در جاى دیگر مى ‏فرماید:

کسى که چیزى را دشمن بدارد، خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وى بر زبان رود.[4]

و در حدیثى دیگر، طمع را موجب ناکارآمدى اندیشه دانسته و مى ‏فرماید:

آنجا که برق شمشیر طمع در فضاى اندیشه بلند مى ‏شود، بیشترین جایى است که عقل به زمین در مى ‏غلتد.[5]

صاف خواهى چشم و عقل و سمع را


بر دران تو پرده‏هاى طمع را

هر که را باشد طمع الکن شود


با طمع کى چشم و دل روشن شود[6]




عُجب و خودبزرگ‏بینى نیز یکى دیگر از رذایل اخلاقى است که ثمره‏اى جز سستى و ضعف عقل و گمراهى علمى انسان را در پى ندارد:

عُجب و خود بزرگ‏بینى نشانه ضعف و سستى عقل است.[7]

کسى که رأى و نظر خود را بزرگ پنداشت، گمراه شد.[8][9]

 

 



[1] ( 3). سعدى شیرازى، کلیات سعدى، بوستان، ص 301.

[2] ( 4). جلال‏الدین محمد بلخى، مثنوى معنوى، دفتر اول، بیت 334.

[3] ( 1). من عَشِقَ شیئاً اعشى‏ بَصرَه و أَمْرَضَ قلبَه فهو یَنظُر بعَینٍ غیرِ صحیحةٍ و یَسمعُ باذنٍ غیرِ سَمیعةٍ قدخَرقَت الشهواتُ عقلَه و اماتَتِ الدنیا قلبَه.( نهج البلاغه، خطبه 109، ص 104)

[4] ( 2). مَن ابغَضَ شیئاً ابغضَ ان یَنظُرَ الیه و ان یُذکَر عنده.( همان، خطبه 160، ص 163)

[5] ( 3). اکثَرُ مَصارِعِ العقول تَحتَ بُروقِ المَطامع.( همان، حکمت 219)

[6] ( 4). جلال‏الدین محمد بلخى، مثنوى معنوى، دفتر دوم، ابیات 570 و 580.

[7] ( 5). اعجابُ المَرءِ بِنفسِهِ دلیلُ ضَعفِ عقلهِ.( محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 1، ص 161، حدیث 51)

[8] ( 6). مَن اعجَبَ برأیه ضَلَّ.( همان، ج 1، باب 4، ص 392، حدیث 50)

[9] شریفى، احمدحسین، آیین زندگى (اخلاق کاربردى)، 1جلد. صص 42 و 43


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها